به گزارش قدس آنلاین، محمد مایلیکهن همیشه به صراحت لهجه معروف بوده. پس از قرعه کشی جام ملتهای آسیا با سرمربی اسبق تیم ملی تماس گرفتیم تا پیرامون این تورنمنت صحبت کنیم. البته مایلی کهن ترجیح داد بیشتر در مورد سرمربی تیم ملی حرف بزند. حرفهایی که مثل همیشه صریح و شفاف بود.
موافقید از قرعه کشی جام ملتها شروع کنیم؟
قرعه کشی و تیم ملی؟ مگر قلعهنویی از گل گهر سیرجان رفته است؟
ظاهراً که رفته است و دیگر سرمربی گل گهر نیست و سعید الهویی هدایت گل گهر را برعهده دارد. یعنی در پشت پرده به نظر شما خود ایشان سرمربی است؟
اصلاً بحث پشت پرده نیست همه چیز جلو پرده است. آقای الهویی در تیم ملی هم با ایشان است. امیر قلعهنویی وقتی از گل گهر نرفته بود این تیم پنجم بود و حالا ششم است. در تمام این سه سال گل گهر سیرجان بیشترین هزینه را انجام داده است و هر بازیکنی که دلش میخواسته را هم جذب کرده است اما به هر حال در مورد عملکرد و نتیجهای که گرفته مردم خودشان میتوانند قضاوت کنند.
برسیم به مراسم قرعه کشی تیم ملی و جام ملتهای آسیا.
قبل از شرایط تیم ملی ابتدا به خود مراسم دقت کنید. مسئولان ما مرتب میگویند مردم در وضعیت خوب اقتصادی نیستند و باید صرفه جویی کرد اما در همین مراسم قرعه کشی که داخل قطر برگزار شد چند نفر از فدراسیون روی آبی وزیر آبی به دوحه رفتند؟ ما پنج نفر را در داخل تلویزیون دیدیم. از سرمربی تیم گرفته تا دبیرکل محترم فدراسیون و آقای ما جدی. به این نفرات باید نبی و تاج را هم اضافه کرد. یعنی در این شرایط اقتصادی فدراسیون فوتبال نباید هنگام فرستادن اعضای کاروان به مراسم قرعه کشی صرفه جویی کند؟ نکته بعدی هم اینکه این همه هزینه کردیم و برای تک تک این نفرات قطعاً هزینه شده است تا در آنجا حاضر شوند انشاالله که هیچ پولی بابت ماموریت هم نگرفتند و فی سبیل الله رفته اند! اما ما این همه هزینه کردیم که سرمربی تیم ملی ایران برود و با اسکالونی عکس بگیرد؟ به خدا قسم من در مقطعی برای حضور در یک کلاس مربیگری همراه با آقای پنجعلی و حسین شمس راهی برزیل شدم در یکی از روزهای آن کلاس پله خدابیامرز به جمع ما آمد کارلوس آلبرتو هم بود. همه رفتند تا با پله عکس بگیرند اما من با اینکه عاشق این اسطوره برزیلی بودم چنین کاری را نکردم.
چرا؟
اتفاقاً همانجا هم از من این سوال را پرسیدند و من گفتم به برزیل آمدهام تا دانش خودم را افزایش بدهم نه اینکه با پله عکس یادگاری بگیرم. نکته دیگر، همین مباحث اقتصادی و ماجرای عدم شفاف سازی است. چرا آقایان در فدراسیون فوتبال رقم دقیق قرار داد امیر قلعهنویی و دستیارانش را اعلام نمیکنند؟ چرا مردم نباید بدانند سرمربی تیم ملی چقدر دستمزد میگیرد؟ باور کنید اگر این مسائل اعلام شود خیلی چیزها درست میشود برای مثال اگر مسئولان کشور بیایند و صادقانه به مردم بگویند مشکلات داریم و اوضاع خوب نیست، مردم به لحاظ روحی شرایط بهتری پیدا میکنند. محمد مایلیکهن که این حرفها را میزند کاملاً در بطن جامعه قرار دارد چون خودش تمام خریدهای روزانه را انجام میدهد. شکر خدا محتاج نیستم و دستم به دهنم میرسد اما با این وجود باز هم گاهی اوقات برای خرید میوه به میادین میوه و تره بار میروم. همین روزها اعلام شد که برخی اقلام مانند شکر و روغن گران شده است من این شرایط را میبینم و به همین خاطر میگویم وضعیت با شفافسازی خیلی بهتر میشود هم در فوتبال و هم در سایر عرصهها.
برخی افراد معتقدند قرارداد یک مسئله شخصی است. الان ما برای مثال میتوانیم از شما بپرسیم وقتی سرمربی تیم ملی بودید قرارداد شما به لحاظ مالی چگونه بود؟
من سرمربی تیم ملی این مملکت بودم و طبیعی است که اصلاً واهمهای از شفافسازی ندارم چون همه کارهایم قانونی بوده است. در مورد بحث قرار داد هم که شما مطرح کردید صادقانه میگویم تا قبل از از پایان جام ملتهای آسیا از بابت هدایت تیم ملی ایران هیچ پولی نمیگرفتم و تنها حقوقم مبلغی بود که از از سازمان تربیت بدنی به عنوان کارمند ارشد دریافت میکردم ولی پس از جام ملتها با من قرارداد بستند. قراردادی به ارزش ۲ میلیون تومان و ماهیانه ۲۰۰ هزار تومان. البته به همه این مبالغ ۱۰ درصد مالیات میخورد. دو میلیون تومان را که پس از کسر مالیات، شده بود یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان دریافت کردم ولی پس از اینکه من را برکنار کردند با وجود اینکه ۱۰ ماه دیگر قرارداد داشتم، هرگز سراغ فدراسیون نرفتم و حقوق ماهیانه ام را طلب نکردم.
در رابطه با تیم امید هم میخواستیم از شما سوال کنیم چون سرمربی و مدیر این تیم بودهاید. الان میگویند سرمربی تیم امید پس از تعامل با سرمربی تیم ملی بزرگسالان انتخاب خواهد شد. نظر شما در این رابطه چیست؟
انتخاب سرمربی تیم امید چه ارتباطی به آقای قلعهنویی دارد؟ مگر ایشان تیم بزرگسالان را میتواند جمع کند که حالا به سراغ تیم امید آمده است؟ مگر مانند سابق است که باشگاهها به راحتی بازیکن بدهند؟ میگویند فقط در فیفا دی بازیکن میدهیم. سرمربی تیم بزرگسالان خیلی هنر بکند بتواند تیم خودش را جمع کند. هر کسی که به عنوان مرد شماره یک تیم ملی امید انتخاب شود برای من محترم است اما به نظرم در حق محرم نویدکیا جفا شد.
نویدکیا؟ چرا؟
چرا محرم نویدکیا سرمربی تیم ملی امید ایران نباشد؟ مگر عضو تیم ملی بزرگسالان و همین تیم امید نبود؟ مگر در عرصه مربیگری ضعیف عمل کرد؟ در همین خبر ورزشی مصاحبه کردم و گفتم آقای ژوزه مورایس واقعاً مربی خوب و جنتلمنی است که سپاهان آورده. همین حالا هم همین اعتقاد را دارم اما این چیزی از ارزشهای محرم کم نمیکند. نوید کیا نه فامیل من است و نه ارتباط کاری با او دارم اما به نظرم مربی تیم ملی نشد چون اهل چاپلوسی و تملق نیست.
نکته دیگری که مورد انتقاد برخی کارشناسان قرار دارد، استفاده از حمید مطهری و سعید الهویی به عنوان دستیار در تیم ملی است. کارشناسان میگویند این دونفر ابتدا باید به عنوان سرمربی کارنامه خوبی داشته باشند تا در تیم ملی بزرگسالان دستیار شوند
هر دو چهرهای که شما نام بردید را دوست دارم و به همین خاطر نمیخواهم به این بحث خیلی ورود کنم اما این را میگویم که حرفی که مطرح کردید، کاملاً منطقی است.
برسیم به شرایط تیم ملی. خیلیها میگویند گروه ما آسان است اما یک عده هم معتقدند جام ملتها برای ایران از مراحل حذفی آغاز میشود
زیبایی و جذابیت فوتبال که این رشته را از سایر ورزشها متمایز میکند، غیرقابل پیش بینی بودن آن است. در والیبال و بسکتبال تقریباً همیشه تیمهای قوی تر پیروز میشوند. در کشتی اغلب اوقات فرد قوی تر پیروز میشود اما فوتبال اصلاً چنین قاعدهای را بر نمیتابد. چه کسی فکر میکرد عربستان در جام جهانی آرژانتین را ببرد و البته پس از آن، آرژانتین بیاید و قهرمان جام شود ولی هر دوی این اتفاقات رخ داد به همین خاطر از همین حالا میگویم در جام ملتها کار ما سخت است و همه بازیها را باید خیلی جدی بگیریم. خوشبختانه الان شرایط تیم ملی اصلا با دوره سرمربیگری من قابل مقایسه نیست. ما در خوابگاه زیر مجموعه ۱۲ هزار نفری اردو میزدیم و در هر اتاق شش نفر میخوابیدند. البته حالا سرمربی تیم ملی خودش را منتخب مردم میداند.
ایشان قبل از عید نوروز گفتند من سرمربی منتخب مردم هستم. البته شاید این عبارت اندکی بالا و پایین شده باشد اما محتوای صحبت آقای قلعهنویی همین بود
حالا من این سوال را از شما میپرسم یعنی مردم انتخابات گذاشتند و نام آقای قلعهنویی از صندوق رای بیرون آمد تا سرمربی تیم ملی شود؟ من خودم وقتی سرمربی تیم ملی شدم آقای داریوش مصطفوی که رئیس فدراسیون فوتبال بودند دلش نمیخواست من سرمربی شوم گروهی از افراد شاغل در مطبوعات هم دوست نداشتند من سرمربی باشم اما وقتی انتخاب شدم به مغازه علی آقای پروین در میدان هفت تیر رفتم تا از ایشان رخصت بگیرم. این اتفاق اسفند ماه سال ۷۴ رخ داد. همانجا اسامیدعوت شدگان به تیم ملی را هم آماده کرده بودم و به علی آقا نشان دادم. آقای پروین لیست را دید و به من گفت میتوانم یک درخواست بکنم؟ گفتم شما امر بفرمایید. علی آقا گفت امیر قلعهنویی را هم دعوت کن.
شما چه گفتید؟
گفتم علی آقا چون شما گفتید من میگویم چشم و دعوتش میکنم ولی ولی در مورد میزان آمادگی آش خودم در اردو تصمیم میگیرم. علی آقا هم گفت این حق مسلم شماست.
یعنی اگر آقای پروین نمیگفت شما امیر قلعهنویی را دعوت نمیکردید؟
نه. آقای قلعهنویی اصلاً در لیست من نبود و به حرمت علی پروین ایشان را برای پیکارهای انتخابی جام ملتهای ۱۹۹۶ دعوت کردم. یک نکته دیگر هم در همان زمان حضور اقای قلعهنویی در اردوی تیم ملی وجود داشت
چه نکتهای؟
ما در بهار سال ۷۵ برای برگزاری دیدار تدارکاتی به ترکمنستان رفتیم. آنجا شایعه شد که چون استقلال قهرمان لیگ آزادگان نشده آقای کاظم اولیایی مدیرعامل وقت باشگاه قصد دارد یک سرمربی خارجی برای استقلال بیاورد. همین آقای قلعهنویی که آن موقع داخل اردوی تیم ملی بود در واکنش به این شایعه گفت: اگر سرمربی استقلال بخواهد عوض شود من باید بگویم چه کسی را بیاورند.
بحثهای ما در مورد تیم ملی طولانی شد ولی حیف است پیرامون پرسپولیس از شما سوال نپرسیم. دو هفته قبل در گفتوگو با خبر ورزشی گفتید خوشحالید که سرنوشت پرسپولیس در اختیار خودش است حالا هم دقیقا همین گونه کار جلو میرود و این تیم با یک پیروزی دیگر تحت هر شرایطی قهرمان خواهد شد. البته عده از منتقدان هنوز ایراد میگیرند که چرا بازی با پیکان از ورزشگاه دستگردی به استادیوم آزادی منتقل شد و تماشاگران هم آمدند؟منتقدان میگویند قانون در این رابطه رعایت نشد؟
این بحثها دیگر توجیه است. از این چراها زیاد است. پس از دربی من صحبت کردم و گفتم پرسپولیس در مجموع ضعیفتر از استقلال بازی کرد اما نتیجه گرفت. شاید یکی از هواداران محترم پرسپولیس بابت این حرف ناراحت شده باشند اما من حقیقت را میگویم به همین خاطر در مورد هفته آخر تاکید میکنم دوست دارم پرسپولیس قهرمان شود چون خودم پرسپولیسیام ولی دقیقاً به خاطر این که فوتبال غیر قابل پیش بینی است، باید حواس پرسپولیسیها جمع باشد. در مورد بحث قانون هم الان سوال اینجاست که مگر همه قوانین در کشور ما کامل انجام میشود؟ مگر قانون اساسی به طور کامل اجرا میشود؟
ما سوالهای خودمان را پرسیدیم اگر حرف دیگری باقی مانده بفرمایید تا بنویسیم.
یک نکته وجود دارد که ارتباطی به پرسپولیس و لیگ برتر ندارد. متاسفانه این روزها میبینم غفور جهانی که یکی از ملی پوشان بزرگ فوتبال ما در دهه ۵۰ بود، چندان مورد توجه قرار نمیگیرد. آقا غفور در جام جهانی برای ما بازی کرد و گل اولین صعودمان به این تورنمنت را هم به ثمر رساند ولی آن طور که باید مورد توجه قرار نمیگیرد. واقعاً نمیشود یک استادیوم یا یک خیابان و بلوار را در استان گیلان به نام این چهره مطرح کرد؟ قدر ورزشکاران و نخبگان خود را تا وقتی زنده هستند بدانیم تا بیشتر از گذشته مایه دلگرمیآنها شویم.
نظر شما